سه ارباب خشن پارت ششم

ویو جیمین
تو فکرای خودم بودم که ا/ت اومد
واو چه بهش میومد اندام خیلی خوبی داشت زخماش رو بستم و گذاشتم استراحت کنه

ویو ا/ت

امروز کاری نداشتیم چون ارباب های جوان مهمونی دعوت بودن بخاطر همین تا لنگ ظهر خابیدم

آجوما: ا/ت تمام مدت خاب بود رفتم اتاقش ترسیدم که دوباره از اتفاق دیشب غش نکنه
تق تق تق

ا/ت: کیه بیا تو(خاب الود)

آجوما: بسته دیگه دختر لنگ زهره چرا بیدار نمیشی بیدار شو دیگه

ا/ت: باشه آجوما یکم دیگه بیدار میشم

پرش زمانی به شب

ا/ت: شامم رو خوردم و رفتم داخل اتاقم ارباب ها خیلی دیر کرده بودن فکر کنم مست کردین
که یهو در با شدت بازش ارباب جیمین بود

ا/ت: ارباب چیزی لازم دارین واستون بیارم

جیمین: ا/ت من بهت نیاز دارم اصلا حالم خوب نیست

ا/ت رو برد اتاق خودش و اونرو با زنجیر به تخت بست

بفرمایین خدمت شما
دیدگاه ها (۳۵)

جررررر😅😅😅

عرررررر😭😭

سه ارباب خشن پارت پنجم

یونگی به آرمی ها خیانت نمیکنه😄😄😄

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

پارت ۱۹ فیک مرز خون و عشق

پارت 15 رفتم داخل عمارت و رفتم بالا نمیدونم چرا این دختر برا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط